ماجراهای زنوزی در هفت پرده
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۶۳۹۵۴۶
این مطلب میکوشد در هفت پرده، ماجراهای یکی از معدود باشگاههای خصوصی فوتبال ایران را واکاوی کند؛ به این امید که مرور این شبهات در فرآیند گذار فوتبال ایران از مرحله مالکیت دولتی به کار بیاید.
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، دو سال پیش در چنین روزهایی مالکیت باشگاه پرهوادار تراکتورسازی (که امروز به تراکتور تغییر نام داده) به محمدرضا زنوزی مطلق واگذار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
واگذاری تیمهای محبوب فوتبال به یک شخص یا گروه خاص، الگویی بود که پیشتر تلاش شد در پرسپولیس و استقلال هم اجرا شود، اما حالا لابد باید گفت «خوشبختانه» چنین اتفاقی رخ نداد!
زنوزی البته در زمان تحویل گرفتن باشگاه، بین هواداران مقبولیت بسیار زیادی داشت و هنوز هم خیلی از تراکتوریها از او دفاع میکنند اما دست کم تجربه این دو سال مملو از نقاط و نکات ابهامبرانگیز بوده است.
این مطلب میکوشد در هفت پرده، ماجراهای یکی از معدود باشگاههای خصوصی فوتبال ایران را واکاوی کند؛ به این امید که مرور این شبهات در فرآیند گذار فوتبال ایران از مرحله مالکیت دولتی به کار بیاید.
اول؛ نخستین باشگاه اقتصادی - ورزشی
طبق یک قانون نانوشته، باشگاههای ورزشی در ایران معمولا کنار اسمشان پیشوند «فرهنگی» داشتهاند؛ آن چه بعد از هر ناهنجاری رخ داده در میادین، به سوژه انتقاد و طعنهزنی کارشناسان تبدیل میشده است. از زمان واگذاری تراکتور به زنوزی اما این باشگاه به نخستین تیم ایرانی بدل شد که در کنار دو اصطلاح عام فرهنگی و ورزشی، پیشوند «اقتصادی» را هم برای خودش در نظر گرفت.
به این ترتیب قرار بود در باشگاه تبریزی پروژههای بزرگ درآمدزایی کلید بخورد اما دست کم در این دو سال چنین اتفاقی رخ نداده است.
زنوزی در اولین نشست خبریاش به عنوان مالک تراکتور مدعی شده بود طرحهایی در سر دارد که با آنها حتی نیازی به حق پخش تلویزیونی و سایر منابع درآمدی رایج در فوتبال ایران نیست اما فعلا افق روشنی در این زمینه دیده نمیشود. او در بخش دیگری از همان نشست تصریح کرده بود: «در اولین گام تراکتور را تبدیل به یک بنگاه اقتصادی میکنیم و در میانمدت سهام باشگاه را از طریق بورس به هواداران واگذار خواهیم کرد» اما این نیز عملی نشد. تراکتور در پولسازی ناموفق بوده و این مساله مالک باشگاه را کلافه کرده است؛ آن قدر که او در وقفه کرونایی لیگ برتر عمدتا با استدلال «صرفهجویی» خواهان لغو مسابقات میشد.
زنوزی اخیرا در جایی گفته بود ظرف دو سال گذشته برای تراکتور حدود ۱۱۰ میلیارد تومان خرج کرده؛ ادعایی که با تشکیک منتقدان مواجه شد.
بسیاری عقیده دارند حتی محاسبههای سرانگشتی هم نشان میدهد هزینههای تراکتور برای مالک باشگاه بیش از اینها بوده است.
دوم؛ توفان تغییرات
عمدتا یکی از محورهای اساسی انتقادات از مالکیت دولتی، مربوط به عدم ثبات و نوسانات مدیریتی است. مثلا هر شش ماه یک بار مدیرعامل پرسپولیس یا استقلال تغییر میکند و این مساله باعث انتقاد از وزارت ورزش میشود.
پس انتظار میرود در سبک مالکیت خصوصی کمتر شاهد چنین اتفاقاتی باشیم؛ آن چه تجربه دو سال گذشته زنوزی در تبریز یک مثال نقض کامل برایش محسوب میشود.
اخیرا رضا مهاجری تنها ۱۰ روز بعد از عقد قرارداد به عنوان سرمربی ماشینسازی از این باشگاه جدا شد و به گلگهر سیرجان پیوست. این چهارمین تغییر سرمربی طی یک فصل در یکی از دو تیم زنوزی بوده است. امسال سه بار هم سرمربی تراکتور تغییر کرده؛ اتفاقی که سال گذشته هم سه بار دیگر برای تیم محبوب تبریزی رخ داده بود.
فقط هم اینها نیست. در هر دو باشگاه چند و چند مورد تغییرات مدیریتی نیز داشتهایم؛ تا حدی که مثلا زنوزی در یک مقطع با هوشنگ نصیرزاده و علی خطیر کار میکرد و بعد از آن به تندی علیه هر دو نفر موضع گرفت.
این همه نوسان که طبعا زیانهای مالی، اداری و حرفهای خاص خودش را دارد، آیا زیبنده یک مدل درست از مالکیت خصوصی است؟ حتی سرمایهداران عرب مالک تیمهای بزرگ اروپا هم به این زودی مدیر و سرمربی عوض نمیکنند.
سوم؛ وعدههای محققنشده
زنوزی زمان تصاحب تراکتور وعدههای بزرگی به هواداران این تیم داد که حالا ۷۰۰ روز بعد از آغاز کار او، خبری از تحقق اغلب آنها نیست. او از قطعی بودن احداث استادیوم جدید و اختصاصی باشگاه سخن میگفت و حتی مدعی بود مرحله کلنگزنی نزدیک است اما در حال حاضر کوچکترین اثری از تحقق این قول نمیبینیم.
مالک باشگاه تبریزی همچنین از حضور ستارگان بزرگ خارجی در تیمش سخن میگفت که این هم عملی نشد. در مجموع بازخوانی نخستین وعدههای زنوزی شاید نشان بدهد او تصویر دقیق و عملیاتی از دشواری کاری که بر عهده گرفته، در ذهن نداشته است.
چهارم؛ ستارهها تضمین موفقیت نیستند
این اشتباه فاحش را قبلا حسین هدایتی در استیلآذین مرتکب شد و تصور کرد با جذب یک اتوبوس بازیکن اسم و رسمدار میتواند باشگاهش را قهرمان ایران و آسیا کند. طی دو سال گذشته در تراکتور هم به شکلی خفیفتر شاهد تکرار همین رویکرد بودیم.
بزرگترین پروژه زنوزی در این مدت عقد قرارداد با سه کاپیتان تیم ملی بود. به این ترتیب احسان حاجصفی، اشکان دژاگه و مسعود شجاعی با قراردادهایی که شایعه شده مبنای دلاری دارند به تیم تبریزی پیوستند اما الان بعد از دو سال معلوم میشود این خریدها چندان تضمینکننده موفقیت نبودهاند.
تراکتور پارسال سهمیه آسیایی نگرفت و امسال هم در این زمینه مشکل دارد اما پیش از عصر زنوزی این تیم با نفرات به ظاهر معمولیتر، چند بار حتی تا آستانه کسب عنوان قهرمانی هم پیش رفته بود.
پنجم؛ کارنامه ناموفق بینالمللی
حضور موفق در عرصههای مالکیتی و مدیریتی نیاز به دانش تخصصی در حوزه مربوطه دارد. این بخش دیگری از ماجراست که عملکرد مالک تراکتور و ماشینسازی در آن با ابهام مواجه است.
در این دو سال امضای زنوزی یا مدیران منصوبش پای قرارداد بازیکنان خارجی زیادی درج شد که بسیاری از آنها باشگاه را به معنای واقعی کلمه نقرهداغ کردند.
شکست باشگاه در پرونده بازیکن بیانضباطی همچون آنتونی استوکس باورنکردنی بود؛ همانطور که قابل هضم نیست بازیکن مصدومی همچون کنستانت صرفا در ازای انجام یک تست پزشکی در باشگاه تراکتور، سرخپوشان تبریزی را به پرداخت غرامت ۸۰۰هزار دلاری محکوم کرده باشد.
تراکتور در این مدت همچنین همکاری ناموفق با خارجیهای دیگری همچون لی اروین، هری فورستر، جان توشاک و مصطفی دنیزلی را تجربه کرده؛ کسانی که هر وقت دوست داشتند رفتند و اگر چیز اضافهای از باشگاه نگرفته باشند، یک ریال هم غرامت ندادند.
حجم ناکامیهای فنی - حقوقی باشگاه در زمینه این روابط بینالمللی، آن قدر زیاد بوده که زنوزی اخیرا مدعی شد عدهای در محاکم جهانی برای محکوم کردن تراکتور با هم تبانی و زدوبند میکنند.
ششم؛ ۶ بازی و فقط ۴ امتیاز
غیر از مسائل کلان مدیریتی، متاسفانه در حوزه سیاستگذاریهای کوتاهمدت و میانمدت هم شاهد خطاهای محاسباتی زیادی از سوی مالک تراکتور بودهایم.
به عنوان مثال با این که از مدتها قبل اعلام شده بود تمرینات و مسابقات لیگ برتر ایران هم مثل خیلی از نقاط دنیا از سر گرفته خواهد شد، زنوزی مصرانه و تا آخرین لحظات به دنبال لغو بازیها بود. نامهنگاریها و تهدیدهای او حتی تا سه روز به آغاز اولین بازی هم ادامه یافت. در نتیجه فرصت آمادهسازی از دو باشگاه تراکتور و ماشینسازی سلب شد.
الان نتیجه این مشی غیر حرفهای تا حدود زیادی مشخص شده؛ جایی که تراکتور و ماشین بعد از بازگشایی لیگ برتر، مجموعا از ۶ بازی فقط ۴ امتیاز گرفتهاند.
هفتم؛ بازی جنجالی در راه است
زنوزی که پیش از تصاحب تراکتور مالکیت باشگاه گسترش فولاد را در اختیار داشت، آن تیم را هم واگذار نکرد و الان دو سال است با هر دو سهمیه در لیگ برتر حاضر میشود.
البته امتیاز گسترش به باشگاه ریشهدار ماشینسازی منتقل شد اما این در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمیکند. نفس حضور دو تیم با یک مالک در یک رده، به شدت غیر حرفهای و شبههدار است.
تصور کنید در شرایطی که تراکتور برای کسب سهمیه آسیایی میجنگد و ماشینسازی در پی فرار از سقوط است، این دو تیم در هفته بیستونهم (ماقبل پایانی) لیگ برتر باید به مصاف هم بروند.
طبیعی است که این بازی در آن شرایط حتی اگر نیت همه برگزارکنندگان آن هم پاک و درست باشد، شبهات زیادی دربرخواهد داشت.
منبع: روزنامه دنیای اقتصاد
انتهای پیام/
منبع: آنا
کلیدواژه: فوتبال لیگ برتر تبریز ماشین سازی تیم تراکتور فوتبال ایران ماشین سازی سال گذشته لیگ برتر دو سال
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۶۳۹۵۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده ماجراجویی خونین نتانیاهو در رفح
به گزارش قدس آنلاین، در حالی که مذاکرات آتشبس میان حماس و رژیم صهیونیستی با میانجیگری مصر و قطر پیگیری میشد، ناگهان شامگاه دوشنبه رسانهها از تصویب طرح حمله ارتش اشغالگر به رفح در کابینه نتانیاهو پس از به بنبست خوردن گفتوگوهای صلح خبر دادند. اگرچه تنها ۲۴ساعت پس از این تحول، حماس با انتشار بیانیهای موافقت خود با طرح پیشنهادی مصر را اعلام کرد اما دیروز بار دیگر کابینه نتانیاهو به اتفاق آرا بر تصمیم جنگی خود مهر تأیید زد تا نگرانی درباره یک فاجعه دیگر در غزه به اوج خود برسد.
اشغال گذرگاه رفح!
در این مسیر، ارتش رژیم صهیونیستی از بامداد دیروز در آنچه مرحله نخست عملیات هدفمند علیه اهداف حماس خوانده، تهاجم بیامان زمینی و هوایی خود بهویژه با تمرکز بر شرق شهر رفح را آغاز کرده است. براساس تصاویر منتشر شده، صهیونیستها گذرگاه رفح (جنوب غزه) را به کنترل خود درآوردهاند. با ورود تانکهای ارتش اشغالگر به این گذرگاه، عبور و مرور مسافران و همچنین ورود کمکهای بشردوستانه به غزه بهطور کامل متوقف شده است.
همزمان اخباری از خروج اجباری و دستهجمعی اهالی رفح گزارش شده است. برخی رسانهها نیز از شهادت ۲۰تن از نیروهای پلیس گذرگاه رفح به دست ارتش رژیم صهیونیستی خبر دادند. در پی این اتفاقات، حماس در بیانیهای با بیان اینکه جان صدها هزار نفر در خطر است، اعلام کرد: هدف از این حمله صهیونیستها به رفح، پیچیدهتر کردن بحران انسانی از طریق بستن گذرگاه و ممانعت از ورود کمکهای فوری به آن است.
یک سناریو محتمل
همزمان با بالا گرفتن درگیریها در رفح، خبرگزاری سیانان در گزارشی مدعی شد عملیات رژیم اشغالگر در زمان کنونی بسیار محدود و تاکتیکی خواهد بود. این رسانه نوشت: کابینه دفتر نخستوزیری اسرائیل به این دلیل عملیات رفح را کلید زد تا فشار نظامی را بر حماس برای آزادی اسرا و دستیابی به دیگر اهداف آتشبس ادامه دهد. این ادعا در حالی مطرح میشود که همزمان، برخی منابع خبری گزارش دادند مدیر سیا، ویلیام برنز برای گفتوگوهای بیشتر به قاهره بازخواهد گشت. کانال ۱۲ اسرائیل هم گزارش کرد تیم مذاکرهکننده این رژیم در چند ساعت آینده بهعنوان بخشی از تلاشها برای رسیدن به توافق با حماس عازم قاهره میشود، اخباری که به نوعی مؤید ادعای سیانان است. قطر و مصر بهتازگی پیشنهاد سه مرحلهای و ۱۲۴ را برای رسیدن به آتشبس ارائه دادهاند. این پیشنهاد شامل عقبنشینی کامل از نوار غزه، بازگشت آوارگان و مبادله اسرا در سه مرحله است. با این حال، اسرائیل با ادعای اینکه مفاد این پیشنهاد با خواستههایش فاصله دارد، عملیات نظامی در رفح را کلید زد. کارشناسان اما معتقدند مقاومت با پذیرش طرح آتشبس، رژیم صهیونیستی را در موضع انفعال قرار داده و به دردسر انداخته است و حالا توپ در زمین اشغالگران است.
عملیاتی روانی برای امتیازگیری از حماس
اما در مورد اینکه در جغرافیای رفح چه میگذرد و رژیم صهیونیستی از آغاز عملیات در این جغرافیا چه اهدافی را دنبال میکند، سیدهادی سید افقهی، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا در گفتوگو با قدس با بیان اینکه حمله به رفح بازی دو سر باخت نتانیاهو است، گفت: این اقدام نوعی عملیات تاکتیکی و روانی است که تلآویو به ظاهر به دنبال آن است، اما حمله، ضررها و محدودیتهایی برای اسرائیل ایجاد خواهد کرد، چراکه سران این رژیم از سرنوشت و نتیجه این جنگ مطلع نیستند.
وی تصریح کرد: زمانیکه صهیونیستها به بهانه حضور فرماندهان کتائب القسام به بیمارستان شفا در غزه حمله کردند و یا چهارماه با ادعای حضور فرماندهان مقاومت، منطقه خانیونس را با خاک یکسان کردند، نتوانستند هیچ دستاوردی کسب کنند و تنها فشارهای بینالمللی بهخاطر اقدامات آنها افزایش یافت. حمله به رفح هم چیزی جز این نخواهد بود.
وی در پاسخ به این پرسش که هدف اسرائیل از حمله به رفح چیست، گفت: رژیم صهیونیستی قصد دارد خانوادههای فلسطینی را از منطقه شرق رفح به سمت مصر کوچ دهد و در میز مذاکره با حماس امتیازات بیشتری کسب کند. اما مقاومت این موضوع را بهخوبی متوجه شده و اجازه این رفتار را به تلآویو نخواهد داد. امروز در مذاکرات دست برتر در اختیار حماس است.
سیدافقهی در ادامه درباره احتمال وارد شدن دیگر جبهههای مقاومت در صورت گسترش جنگ در رفح هم اظهار کرد: اگر رژیم صهیونیستی به رفح حمله زمینی کند، کشورهای محور مقاومت واکنش بسیار شدیدی از خود نشان خواهند داد تا جایی که در روزهای گذشته انصارالله یمن، حزبالله لبنان و الحشدالشعبی عراق اعلام کردند در صورت هرگونه تجاوز اسرائیل به رفح، حملات خود به مواضع رژیم صهیونیستی را ۴۰درصد افزایش خواهند داد.
دیپلمات پیشین کشورمان به حضور نظامیان صهیونیستی در منطقه مرزی با کشور مصر اشاره کرد و ضمن زیرسؤال بردن سکوت قاهره افزود: براساس توافقنامهای که میان قاهره و حکومت تشکیلات خودگردان فلسطین منعقد شده، منطقه صلاحالدین باید تنها در اختیار مصر و تشکیلات خودگردان فلسطین باشد اما ورود نظامیان صهیونیست به این گذرگاه اعلام جنگ با مصر است و قاهره باید در برابر این اقدام واکنش نشان دهد.
حمله اسرائیل به رفح، تداوم نسلکشی
سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا هم با اشاره به رفتار دوگانه و فریبکارانه مقامات رژیم صهیونیستی در مسئله آتشبس و حمله زمینی به رفح، گفت: تلآویو برای انحراف افکار عمومی در سطح جامعه بینالملل و آرام کردن اوضاع داخلی در سرزمینهای اشغالی همواره موضوع آتشبس با حماس را مطرح میکند، اما در واقع با افزایش حملات خود به سایر نقاط غزه ازجمله گذرگاه رفح، به دنبال تداوم نسلکشی و کوچ اجباری مردم از این منطقه است.
وی با تأکید بر اینکه حمله زمینی تلآویو به رفح هیچ دستاوردی برای سران رژیم صهیونیستی به همراه نخواهد داشت، گفت: در روزهای گذشته رزمندگان مقاومت در رفح آمادگیهای قابل توجهی در برابر هرگونه حمله زمینی رژیم صهیونیستی کسب کردهاند و یکی از دلایل به تأخیر افتادن عملیات رفح توسط اسرائیل در چندماه گذشته همین مسئله بوده است. هرچند رژیم صهیونیستی با بمبارانهای هوایی و توپخانهای، زمینه ورود نیروهای زمینی خود را به شهر رفح فراهم میکنند اما رزمندگان مقاومت اجازه پیشروی و حضور متجاوزان صهیونیستی را در این منطقه نخواهند داد و با ضربات سنگین خود، آنها را در رفح زمینگیر خواهند کرد.
نتانیاهو به دنبال بازی برد - برد در رفح
ناصر ترابی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتوگو با قدس معتقد است: رژیم صهیونیستی با حملات پراکنده و توپخانهای به رفح به دنبال آزمودن قدرت مقاومت در این منطقه است تا بتواند در مذاکرات آتشبس با حماس از این حربه بهعنوان عاملی برای امتیازگیری استفاده کند.
وی اظهار کرد: نتانیاهو به دنبال بازی برد-برد در رفح است تا بتواند دستاوردهایی در زمینه نظامی و امنیتی داشته باشد، اما رفح میتواند بهعنوان باتلاقی دیگر در غزه برای سربازان رژیم صهیونیستی محسوب شود.
او در خصوص واکنش احتمالی محور مقاومت در برابر حمله رژیم صهیونیستی به رفح، افزود: اگر هر اقدام زمینی در این منطقه صورت گیرد تلآویو بیتردید با یک بحران گسترده و عمیق در منطقه کرانه باختری مواجه خواهد شد، از سوی دیگر، انصارالله دامنه حملات موشکی و پهپادی خود را در دریای مدیترانه و اقیانوس هند گسترش میدهد و از شمال سرزمینهای اشغالی نیز حزبالله حملات خود شدت خواهد داد.
این کارشناس مسائل منطقه به اقدامات منفعلانه قاهره در برابر رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت: مصر امروز در بدترین شرایط اقتصادی و جمعیتی قرار دارد، بهطوریکه بیش از ۲ میلیون نفر از ساکنان این کشور در قبرستانها ساکن هستند. این کشور به لحاظ موادغذایی، آب، گاز و کمکهای اقتصادی بهشدت به کشورهای عربی و همچنین رژیم صهیونیستی وابسته است. همین مسئله منجر به رفتار انفعالی قاهره در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی و حضور نظامی آنها در گذرگاه صلاحالدین شده است.
سید حسین حسینی